
قصه «جنگ جهانی سوم» حاصل نگارش سه فیلمنامهنویس است و برای نخستین بار هومن سیدی با همکاری دو نویسنده دیگر یعنی آرین وزین دفتری و آزاد جعفریان، فیلمنامه فیلمش را نوشته است. ساختار بصری «جنگ جهانی سوم» هم متفاوت از آثار قبلی اوست و از حیث زیبایی شناسی چند گام جلوتر از کارهای قبلی اوست. حضور آرین وزیر دفتری در گروه فیلمنامهنویسان «جنگ جهانی سوم» بیدلیل نیست. او به گونهای در فیلم کوتاه خود به اسم «مثل بچهی آدم» همین فضا و موقعیت و شخصیتپردازی را تجربه کرده بود که حالا انگار در «جنگ جهانی سوم» به آن پر و بال داد. با این حال چیدمان خط کشی شده فیلمنامه و شیوه طراحی آن باعث شده تا برخی موقعیتها، واکنشها و رفتارها غیرقابل باور یا تصنعی و نمایشی به نظر برسد. به عبارت دیگر کاشت و برداشتهای فیلم کمی گل درشت و خیلی رو به نظر میرسد و سویههای نمادین آنگاه اگزجره میشود. همچنان که شخصیتهای فرعی و پیرامونی اما موثر و پیشبرنده در داستان کمتر پردازش شده و ما ناگهان با تغییرات اساسی در آنها مواجه میشویم مثل تهیهکننده فیلم که ناگهان به یک هیولا تبدیل شده و با دستیار خود (ندا جبرائیلی) دچار تنش و درگیری میشود یا به تحقیر شدید شکیب میپردازد.
ریتم فیلم را هم میتوان دوپاره دانست. از شروع فیلم تا صحنه انفجار، ریتم کندی را شاهد هستیم که بعد از آن شتاب میگیرد. البته این دوگانگی تا حدودی به روند خود درام وابسته است و به تناسب التهابی که ایجاد میشود، ریتم هم تندتر میشود. بدون شک نمیتوان از «جنگ جهانی سوم» حرف زد و درباره فیلمبرداری آن چیزی نگفت. یکی از نقاط قوت فیلم، ساختار تصویری و شیوه فیلمبرداری آن است. دوربین از حرکات اضافی و بازیهای چرخشی پرهیز کرده و جز در مواردی مثل درگیریها و دعواهای شکیب (محسن تنابنده) از تحرک دوری کرده و با ارجاع به طبیعت محیط در پس زمینههای تصویری، رنگآمیزی دلنشینی را بازنمایی میکند. یکی از زیباترین قابهای فیلم صحنهای است که شکیب از اتاقکی که در آن قتل کرده بیرون میآید و در هوای برفی قدم میزند. در نهایت باید گفت «جنگ جهانی سوم» گرچه از حیث فرم و قصه، از آثار قبلی هومن سیدی قابل تمایز و تفاوت است اما تداوم همان جهان سینمایی است. سینمایی که میخواهد تقابل فرد و جامعه را به تصویر بکشد. جامعهای که به دلیل ماهیت سرکوبگر خود، فرد را به مقابله با خود فرامی خواند که گاه حاصل این تقابل، استحاله شدن شخصیت و تبدیل شدن او به همان چیزی است که در حال مقابله با آن است. از این منظر، «جنگ جهانی سوم» قصه چگونه دیکتاتور شدن را روایت میکند.